.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
بی تفاوتی جنگل نشینان به جنگل
اكبر مقدسي
بی تفاوتی جنگل نشینان به جنگل

چرا جنگل نشينان نسبت به جنگل بي تفاوت شده اند؟

در ساليان گذشته با آنكه جنگلها انبوه تر و پرپشت تر بود آيا جنگلها با بحران آتش سوزي مواجه نبودند؟ آيا در آن زمان از هلي كوپتر و هواپيماي آبپاش خبري بود؟ آ؛يا امكان كمبود بارندگي‘ خشكي‘ و بادهاي پاييزي در گذشته وجو نداشت؟ آيا در گذشته راههاي دسترسي به عمق جنگلها وجود داشت؟و... اين روزها كه خبر آتش سوزي جنگلهاي نقاط مختلف شمال كشور به گوش مي رسد اين سوالات هم در اذهان مي گذرد. يادم مي آيد در حادثه آتش سوزي جنگل اطراف يكي از روستاهاي هزارجريب نكا حدود سالهاي 1363 هيچ وسيله نقليه اي در منطقه نبود. تنها يك موتور سيكلت به كمك آمده بود كه مربوط به معلم روستا بود كه از شهر مي آمد.

روي سر زنان روستا ديگ هاي پر آب بود و آنها چندين كيلومتر را طي مي كردند تا به محل حادثه برسند.تقريبا هيچ كسي در روستا نمامنده بود همه مردان و زنان براي خاموش كردن آتش شتافتند. حتي در آن موقع روستا با مشكل كم آبي مواجه بود و به فاصله به نسبت دوري از محل اتش سوزي بركه آب وجود داشت. اما آن آتشي كه شعله هاي آن زبانه مي كشيد و چندين هكتار از جنگل را فرا گرفته بود توسط اهالي روستا خاموش شد حتي بدون حضور هيچ مسئول يا مامور دولتي! اما امروز آن مردم براي خاموش كردن اتش سوزي جنگل كمي بي تفاوت شدند. البته لازم به ذكر است در مهار آتش سوزي هاي جنگل ها باز هم نقش اصلي را مردم ايفا مي كنند اما بنظر مي رسد آن انگيزه و حساسيت گذشته كاهش يافته باشد.
و در اوج آتش سوزي ها برخي از روستائيان ابراز بي تفاوتي مي كردند. در مصاحبه با چند نفر از اهالي روستاهاي حاشيه جنگل آنها معتقد بودند ديگر جنگل مال ما نيست. يكي از اهالي هزارجريب مي گويد:‹‹ دولت دور تا دور روستاي ما را سيم خاردار زد‘ ما حتي نمي توانيم پايمان را داخل جنگل بگذاريم‘ اگر دامهاي ما از گرسنگي تلف شوند ما نمي توانيم از مراتع جنگلي استفاده كنيم‘ ديگر نمي توانيم از برگ درختان خوراك دام تهيه كنيم‘ ديگر نمي توانيم از چوبهاي خشك افتاده پاي درختان بعنوان هيزم استفاده كنيم حال چطور دولتمردان در موقع آتش سوزي به ما نياز دارند؟!›› ‹‹ شعبان›› يكي ديگر از ساكنان روستاهاي بالادست جنگل نشين كه در ايستگاه هزار جريب نكا نشسته و منتظر ميني بوس روستايش بود مي گفت:‹‹ چند سالي كه منابع طبيعي دور تا دور جنگلها راسيم خاردار زدند چقدر توانستند جنگل را حفظ كنند!
در گذشته هرچقدر دامهاي ما برگ و نهال درختان را مي خورد بازهم نهالها رشد مي كرد و تبديل به درخت تنومند مي شد و جنگل آباد بود اكنون كه هيچ روستايي و دامش وارد جنگل نمي شود چقدر توانستند جنگل را حفظ كنند الان بوته هاي تمشك و بوته هاي هرز همه جنگل را فرا گرفته و نهال اصلا نمي تواند رشد كند. الان جنگل وحشتناك شد كسي جرات نمي كند داخل آن شود چون رفت و آمد ها كم شد شرايط براي قاچاقچيان چوب مساعد شد الان قاچاقچيان مسلح در جنگل به كار قاچاق مي پردازند!›› چند تن ديگر از روستائيان در تماس با دفتر نشريه دليل آتش سوزي و عدم كنترل را عدم همراهي مردم دانستند. آنطور كه از شواهد پيداست روستائيان حاشيه جنگل دل خوشي از سياستهاي دولت طي دهه اخير ندارند طي چند سال اخير بيشترين مراجعه مردم مناطق جنگلي به پاسگاه و دادگاه بر اثر شكايتهاي منابع طبيعي در خصوص ورود غير قانوني به داخل سيم خاردار‘ تجاوز به اراضي جنگلي‘ برداشت چوب يا هيزم از جنگل بصورت غير قانوني و... بوده است.
و در بسياري از اين موارد روستائيان به زندان و يا جريمه محكوم شدند. اين درحالي است كه روستائيان روزانه شاهدند كاميون كاميون‘ تريلي تريلي تنه درخت از جنگلهاي اطراف روستاي آنها بيرون مي رود.انها نمي دانند آيا اينها قانوني هستند و يا غير قانوني و اگر قانوني است چه منافعي براي مردم محروم منطقه دارد! از طرفي خلوت شدن جنگل از انسان و كمبود حيوانات اهلي در جنگل ‘ زيست حيوانات درنده وحشي را هم برهم زد.
طي سالهاي اخير چندين مورد هجوم گرگها و پلنگها به داخل روستا در اثر گرسنگي گزارش شده است. همچنين چندين مورد گم شدن مسافران و حتي افراد بومي و مفقود شدن بعضي از آنها در جنگلهاي منطقه گزارش شده است. در حالي كه در گذشته نه چندان دور جنگل جزئي از زندگي مردم بود و روستائيان بخشي از زندگي و كار روزانه و يا شبانه خود را در جنگل سپري مي كردند و چنين خطراتي كمتر بود. بسياري از توليدات روستايي اعم از شير- ماست- دوغ- كره- گوشت- هيزم-خوراك دام و... از جنگل تامين مي گرديد.
دامداران از مراتع جنگل براي چراي دام استفاده مي كردند اكنون از آن محروم شدند. روستائيان بخش اعظمي از خوراك دامشان را از شاخ و برگ درختان تامين مي كردند و يا با برداشت دارواش از بالاي درختان مسن خوراك زمستان دام تامين مي گرديد. اين عمل نه تنها باعث نابودي جنگل نمي گردد بلكه همواره درختان را جوان نگه مي داشت. به اعتقاد چند نفر از بوميان روستاهاي جنگلي اطراف نكا طي سالهاي اخير كه رفت و آمد در جنگل كم شده است درصد پوسيدگي و خشك شدن درختان كهنسال و ميانسال در جنگل افزايش چشمگيري داشته است و خطر نابودي درختان گونه هاي خزري در اثر آفات يا بيماريها بيش از پيش است كه نياز به بررسي بيشتري از سوي كارشناسان دارد.
تا قبل از ملي شدن منابع طبيعي و جنگل در دهه 1340 جنگلهاي منطقه هزار جريب بعنوان ملك شخصي روستائيان به حساب آمده و در فصول خاص دامشان را به جنگلهاي مختلف كوچ مي دادند. حتي مي توانستند يكي از مراتع جنگلي خود را با دهها هكتار زمين مسكوني در شهر معاوضه كنند. بعد از ملي شدن منابع طبيعي دولت با شناسنامه دار كردن دامداران كشور تا به امروز فرصت را به براي دامداران عشايري ساير استانها فراهم كرد تا از مراتع ملي رايگان براي چراي دام استفاده كنند. اما بدليل اهميت جنگلها براي مراتع جنگلي محدوديت قائل شد و اين مسئله نارضايتي مردم منطقه را در بر داشت و از آن تاريخ به بعد به فكر تغيير شغل از دامداري به كشاورزي و گسترش سطح زمينهاي كشاورزي افتادند كه باز هم با ممانعت جنگلباني مواجه شدند.
از طرفي بي رحمي انها نسبت به جنگل آغاز شد انها حس مي كردند وقتي جنگل مال شخصي آنها نيست و حتي نمي توانند از چوب درختان جنگل براي خانه سازي استفاده كنند. با اجراي سياست جديد منابع طبيعي و سيم خاردار زدن جنگل ها روستائيان ديگر نمي توانند حتي از جنگل براي چراي دام استفاده كنند‘ ديگر نمي توانند هيزم كنند‘ نمي توانند شاخ و برگ از جنگل برداشت كنند و... و از طرفي در همان ابتدا با موج شكايتهاي منابع طبيعي از آنها به بهانه تخلفهاي احتمالي در دادگاه مواجه شدند.
چند سال پيش منابع طبيعي با سند دار كردن جنگل بر اساس نقشه برداري صورت گرفته از سال 42 عملا بخشي از اراضي كشاورزي روستا ها را كه از تاريخ فوق تاكنون آباد شده بود را از اداره ثبت اسناد بنام خودش سند رسمي ثبت كرد. هرچند هنوز اقدامي در خصوص باز پس گيري اين زمين ها از روستائيان صورت نگرفت اما حدود 50 درصد اراضي كشاورزي روستاهاي جنگلي هزار جريب سندش به نام منابع طبيعي است.
اينها از عوامل نارضايتي روستائيان از جنگلباني و بي توجهي انها نسبت به اتش سوزي جنگل است. بنظر مي رسد انها جنگل را جزئي از زندگي خود نبينند و گاهي جنگل را دشمن خود مي پندارند كه جا دارد مسئولان به اين موضوع ريشه اي بپردازند. البته اين نوشتار به ريشه يابي اين اتفاقات كاري ندارد. شايد در جاهايي حق با منابع طبيعي و در جاهايي با روستائيان باشد. چراكه از طرفي بحث عدم مهاجرت به شهرها مطرح است و از طرفي همه منابع درآمدي انها از بين مي رود.
 اکبر مقدسی


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 24 دي 1389
عنوان مطلبتان جنگل نشینان را قاتل جنگل قلمداد میکند درحالی که درموضوع دستنوشته تان مشکلاتی را مطرح کردید که سبب دلسردی جنگل نشینان از جنگل شد. تاوقتی جنگل نشینان عزیز جنگل را بعنوان بخشی از هویت خویش می دانستند این مشکلات نبود سیاست های غلط وگاهی چکشی دولت باعث نابودی جنگل شد.اینهمه شرکتهای بهره برداری واحیای جنگل ازکجا وباچه رانتی تشکیل شدند وچه خیانتها که نکردند.و......
نا شناس 27 دي 1389
آیا می دانید تعداد درختانی که سالیانه در جنگلهای شمال براثر کهولت سن خشک می شود و از بین میرود بیشتر ازدرختانی است که به بهره برداری می رسد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.058 seconds.